دین گریزی
بعضی چیزها هستند که هر عقل سالم و غیرلجبازی با کمی فکر کردن در برابر فهم و پذیرش اونها هیچ مقاومتی از خودش نشون نمیده و خیلی راحت با اونها کنار میآد. مثلن هر عقل سالمی (تعریف عقل سالم: عقلی که از نظر من سالم باشه) خیلی راحت قبول میکنه که اگر دین برای نجات بشر و از طرف پیامبران برای انسان آورده شده پس نباید چیز بدی باشه. در واقع اگر چیز بدی بود ماهیت خودش برای نجات انسان رو هم از دست میداد. دین چیزیه که پس از عرضه شدن (معرفی شدن) باید تمام انسانهایی که احساس میکنند به یک چیز ماوراءطبیعه برای نجات خودشون احتیاج دارند رو به سمت خودش جذب کنه. درست مثل غذا؛ غذا هم تمام کسانی رو که احساس میکنند برای نجات از مرگ به غذا احتیاج دارند به سمت خودش جذب میکنه. درسته، در ابتدا ممکنه کسی از گرسنگان از جای غذا آگاهی نداشته باشه. در این صورت خوبه که یک نفر یک بلندگو دستاش بگیره و داد بزنه: آهای کسانی که داشتید از گرسنگی میمردید! بیایید، غذا اینجاست!
باور کنید همین کافیه! بعد از اینکه جای غذا معلوم شد مردمی که گرسنه هستند خودشون میآن سراغ غذا. دیگه چه نیازی هست که یک اسلحه دستمون بگیریم و آدمهایی که احساس گرسنگی نمیکنند رو هم به راه راست هدایت کنیم؟! بابا شکم هر کی به خودش ربط داره! باور کنید به خودش ربط داره!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون