the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

گرمایش زمین، بر سر دو راهی

امروز روز Blog Action Day هست و قرار همه در مورد گرمایش زمین و تغییران آب و هوا بنویسند و من هم همین کار رُ می‌کنم.

اول چند تا راه‌کار پیشنهادی برای جلوگیری از گرم‌تر شدن زمین:

۱- نزدیک‌تر بودن محل کار به محل زندگی
۲- خرید وسایلی که مصرف انرژی کم‌تری دارند
۳- پیاده‌روی در مسیرهای کوتاه برای رسیدن به مقصد
۴- انتخاب کوتاه‌ترین مسیر ممکن برای رسیدن به مقصد هنگام رانندگی
۵- جلوگیری از قطع درختان به هر بهانه‌ای (از جمله جشن کریسمس)
۶- جای‌گزینی لامپ‌های پرمصرف با لامپ‌های کم‌مصرف
۷- فرزند کم‌تر، مصرف انرژی کم‌تر! (یک بچه کافیه. بیش‌تر می‌خوای چی‌کار کنی؟)
۸- به‌کارگیری هرچه بیش‌تر انرژی‌های تجدیدپذیر (مانند انرژی خورشید، باد،...) به جای سوخت‌های فسیلی


چند وقت پیش برنامه‌ای دیدم از زن و شوهری که تمام تلاش‌شون اینه که تا جایی که می‌تونند جوری زندگی کنند که آسیب کم‌تری به محیط زیست برسونند. وبلاگی هم دارند به نام [No Impact Man] که می‌تونید خودتون ببینید.

یکی از کارهایی که این زن و شوهر انجام می‌دهند اینه که مثلن تا جایی که بتونند با دوچرخه این‌ور اون ور می‌رن. یا مثلن هیچ وقت از آسانسور استفاده نمی‌کنند و همیشه از پله برای بالا رفتن از طبقات استفاده می‌کنند. استفاده از پله به‌جای آسانسور من رُ یاد یکی از نوشته‌های [پسر فهمیده] انداخت. پسر فهمیده یک بار می‌خواست پرتقال بخره. اما نمی‌دونست پرتقال محلی بخره یا آفریقایی. اگر پرتقال محلی می‌خرید خوبی‌اش این بود که سوخت کمتری برای انتقال پرتقال از آفریقا به آمریکا با کشتی صرف بشه. اگر هم پرتقال آفریقایی می‌خرید به کشاورز فقیر آفریقایی کمک کرده بود.

این‌جا هم ما بر سر یک دو راهی قرار داریم. استفاده از آسانسور باعث می‌شه که آدم راحت‌تر باشه، اما زمین گرم‌تر بشه. برعکس، استفاده از پله باعث می‌شه که سوخت کم‌تری مصرف بشه، اما زانوها زودتر از بین می‌روند (همون‌طور که می‌دونید پایین اومدن از پله‌ها فشار زیادی به زانوها می‌آره). پس باید چی‌کار کرد؟ پله یا آسانسور؟ پرتقال محلی یا آفریقایی؟

ما یه استادی داشتیم که می‌گفت من انتظار دارم که شما از درس من فقط یک چیز یاد بگیرید: «به‌دست آوردن هیچ چیزی بدون هزینه نیست»

همیشه همین‌طوره. هرچیزی به‌دست می‌آوریم در ازای اون چیزی هم از دست رفته. همیشه باید حواس‌مون به چیزهایی که از دست می‌ره هم باشه.

چند مثال:

۱- ساده‌ترین مثالی که به ذهن هر کسی در مورد جمله‌ی «به‌دست آوردن هیچ چیزی بدون هزینه نیست» می‌رسه پرداخت پول در برابر دریافت یک کالاست.

۲- حبوبات (نخود و لوبیا) سرشار از پروتیین هستند. شما هرچی بیش‌تر نخود و لوبیا بخورید، پروتیین بیش‌تری به بدن‌تون می‌رسه. اما هزینه‌اش چیه؟ هزینه‌اش اینه که هرچی بیش‌تر نخود و لوبیا بخورید، بیش‌تر نفخ می‌کنید و پدر معده‌تون در می‌آد.

۳- دفترچه تلفن رُ در نظر بگیرید. فرض کنید شما هر اسم جدید که می‌خواستید اضافه کنید به آخر دفترچه اضافه می‌کردید. این‌جوری خیلی سریع هر نام و شماره‌ای رُ می‌شد اضافه کرد. اما مشکل‌اش (هزینه‌اش) اینه که وقتی دنبال شماره‌ی یک نفر بخواهیم بگردیم باید از اولین اسم تا آخرین اسم حرکت کنیم تا به نام و شماره‌ی فرد مورد نظر برسیم. پس چی‌کار کنیم که جستجو راحت‌تر انجام بشه؟ وارد کردن نام‌ها به‌ترتیب حروف الفبا. با این‌کار شماره‌ی فرد مورد نظر خیلی راحت پیدا می‌شه. دیگه نیاز نیست همه‌ی شماره‌ها رُ از اول نگاه کنیم تا به اسم مورد نظر برسیم. اما آیا این روش هزینه‌ای نداره؟ معلومه که داره! هزینه‌اش اینه که دیگه اضافه کردن شماره‌ی جدید به راحتی قبل نیست که بریم به آخر دفترچه اضافه کنیم. اول باید بگردیم جای اسم رُ توی حروف الفبا پیدا کنیم. بعد وارد دفترچه کنیم که زمان بیش‌تری می‌بره. اگر می‌شد هم اسم رُ سریع اضافه کرد هم سریع پیداش کرد خیلی خوب می‌شد اما حیف که نمی‌شه چون هر چیزی یه هزینه‌ای داره!

۴- هارد دیسک و رم (RAM) رُ در نظر بگیرید. این دو تا نمونه‌ی آشکار جمله‌ی هرچیزی یه هزینه‌ای داره هستند! سرعت خواندن و نوشتن اطلاعات از روی RAM نزدیک ۱۰۰ برابر سریع‌تر از سرعت خواندن و نوشتن بر روی هارده! برای همین هیچ برنامه‌ای مستقیم از روی هارد اجرا نمی‌شه. اول می‌آد روی RAM بعد اجرا می‌شه. اما مشکل این‌جاست که هزینه‌ی ساخت RAM خیلی بیش‌تر از هزینه‌ی ساخت یک هارده (تقریبن ۲۰ برابر گرون‌تر). بنابراین به‌هیچ وجه صرف نمی‌کنه که هارد دیسک هم با همون روشی ساخته بشه که RAM ساخته می‌شه. اگر هارد مثل RAM ساخته می‌شد سرعت خوندن و نوشتن‌اش ۱۰۰ برابر سریع‌تر می‌شد، اما هزینه‌ای که پرداخت می‌شد این بود که ۲۰ برابر هم گرون‌تر می‌شد. اما جالبه که شرکت گوگل حاضر به پرداخت چنین هزینه‌ای شده. تمام اطلاعات گوگل بر روی RAM ذخیره شده‌اند نه هارد. به همین دلیله که جستجو در گوگل ان‌قدر سریع انجام می‌شه. گوگل حاضر شده به‌جای هارد از RAM استفاده کنه و هزینه‌ی بیشتری بابت اون بپردازه. اما به این هم فکر کرده که این هزینه رُ بعدن از راه‌هایی مثل تبلیغات جبران کنه.

خیلی وقت‌ها واقعن سخته که بشه فهمید آیا چیزی که از دست می‌دیم بیش‌تره یا چیزی که بدست می‌آریم؟
من فکر می‌کنم ما در مسیر زندگی مُدام در حال از دست دادن هستیم (حتا در لحظاتی از زندگی که فکر می‌کنیم چیز بزرگی به‌دست آورده‌ایم و چیز زیادی در قبال‌اش از دست نداده‌ایم).

حالا من نمی‌خوام همه چیز رُ به هم ربط بدم ولی شاید [این آیه] قرآن هم که می‌گه «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْر» به همین موضوع اشاره داشته باشه. ما همه‌اش در حال ضرر و زیان دادن و فرسوده شدن و از بین رفتن هستیم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.