the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۹ دی ۳, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

چشم زخم

امروز می‌خوام براتون در مورد چشم زخم بنویسم (شما به چشم زخم اعتقاد دارید؟)

حدود دو سال بود که چشمم اذیت بود. به‌خصوص وقتی که به مانیتور نگاه می‌کردم چشمم سریع خشک می‌شد و باید همه‌ش پلک می‌زدم. احساس می‌کردم چشمام خیلی سریع خشک می‌شن. گفتم شاید عینکی شده باشم. دکتر که رفتم مشکلی برای بینایی نداشتم. پارسال یک دکتر بهم قطره‌ی چشم داد، اما فایده‌ای نداشت. هر چه بیش‌تر ازش استفاده کردم کم‌تر ازش بهره‌مند شدم. دو سه روز پیش دوباره رفتم دکتر چشم. خیلی دقیق چشم‌هام رو معاینه کرد. بعد با چیزی شبیه گوش پاک‌کن، اما درازتر، چیزی از روی لبه‌ی پلک پایینِ چشم راستم برداشت. باز هم معاینه کرد و این بار چیزی از روی لبه‌ی پلک پایینِ چشم چپم برداشت. با خودم گفتم شاید داره از اشک چشمم نمونه‌برداری می‌کنه. معاینه که تموم شد بهم محتویاتِ دستمال سفیدی رو نشون داد. از توی یکی از چشم‌هام یک مژه در آورده بود و از توی اون یکی مویی که حدود یکی و نیم سانت درازا داشت! گفت ببین،‌ شاید این‌ها چشمت رو اذیت می‌کرده‌اند!

حالا که چند روز گذشته احساس می‌کنم به خاطرِ همون‌ها بوده. فکر می‌کنم چشمم این دو سه روز بهتر شده! به نظر شما من دارم به خودم تلقین می‌کنم یا واقعن بهتره شده‌ام؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.