جایگاه آدمی
یکی از چیزهایی که جایگاه آدمی رو مشخص میکنه اینه که چهقدر برای رقصیدن توی مجلس بزم بهش اصرار میکنند. یه وقت هست شما پشت میز نشستهاید و در حالیکه خیار میخورید و با دستتون روی میز دنبال نمکدون میگردید و دارید رقصیدن آدمها رو تماشا میکنید ناگهان میآن سراغتون و از شما هم دعوت میکنند که پاشید برقصید. شما هم طبیعتا تمایلی به رقصیدن ندارید و اعلام میکنید که نه خیلی ممنون من دارم تماشا میکنم. اگر در این وضعیت باز هم بهتون اصرار کردند و باز هم شما انکار کردید و باز هم اصرار کردند و بعد آستین کتتون رو گرفتند و دستتون رو کشیدند و کشون کشون بردنتون وسط که برقصید، اینجا باید به خودتون شک کنید. از خودتون بپرسید آیا من چه کردم که اکنون چنین جایگاهی دارم؟ اما نه، یه وقت هست که به شما نزدیک میشن و بهتون پیشنهاد میکنند که پاشید شما هم برقصید، و شما هم همینطور که به خیارتون نمک میزنید میگید نه، من فقط تماشا میکنم، و اونا هم میگن باشه پس مزاحمتون نمیشیم شما خیارتون رو میل کنید. ببینید چهقدر تفاوت وجود داره! من نگاهم به اون جایگاهه.