the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

استیون هاوکینگ و خدا

چند روز پیش آقای استیون هاوکینگ در یک مصاحبه اعلام کرده که خدایی وجود نداره. من فکر می‌کنم آقای هاوکینگ از چیزی عصبانی بوده وگرنه هیچ‌وقت حرفی دور از منطق نمی‌زد. برای نمونه، یکی از حرف‌های ایشون که به‌نظر من منطقی نیست:

«طبیعی است که پیش از درکِ دانش، به خلقِ هستی به دست یک خداوندگار باور داشته باشیم. اما اکنون و در این عصر، دانش توضیحی مجاب‌کننده‌تر در اختیار ما قرار می‌دهد.»

من زیاد تاریخ بلد نیستم. اما تا جایی که می‌دونم، در زمان‌های خیلی دور، انسان‌ها خداهای گوناگونی متصور بودند و براین باور بودند که رعد و برق ناشی از جنگِ خداها یا عصبانی شدنِ یکی از اون‌هاست (داستان‌اش دقیق یادم نیست). اما بعد از این‌که دانشِ بشر پیش‌رفت کرد و توضیحِ مجاب‌کننده‌تری برای رعد و برق در اختیارِ ما قرار گرفت، فهمیدیم که رعد و برق ناشی از جنگِ خدایان با هم نیست. حالا حرفِ من اینه که، اصلن فرض کنیم که دانشمندان با دلایل مستند ثابت کنند که هستی و بیگ بنگ و هرچی که پیش و پس از انفجارِ بزرگ وجود داشته خودبه‌خود رخ داده، من این رُ نمی‌فهمم: از این موضوع چه‌طوری می‌شه به این نتیجه رسید که خدا وجود نداره؟ یعنی خودمون یه فرضی در موردِ خدا می‌کنیم، بعد اون فرض رُ رد می‌کنیم و نتیجه می‌گیریم که خدا وجود نداره. اگر این به‌نظرِ شما خوددرگیری نیست، چیه؟

مرتبط: [فرضیاتِ موهوم]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.